خفن ترین های روز
jok-kade.lxb.ir
 
 

این مطلب صرفا جهت خنــــــــده شما می باشد و ارزش قانونی دیگری ندارد!

شرمنده اخلاق ورزشکاری خانم های ایرانی هم هستیم!!

لطفا تا انتها با ما همراه باشید


















ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 19 بهمن 1398برچسب:گونه شناسی زنان ایرانی,انواع دختران و زنان ایرانی, :: 23:40 :: توسط : محمد

* یه خانومی تو فامیلمون هست خدای سوتیه.یه روز تو ماشین بودیم

یه دفعه گفت:
بچه ها نگاه اون ماشین سبزه ….
کدوم ؟کدوم؟…
همون سبز پروفسوریه دیگه
اینقدر خندیدیم که نفسمون بند اومده بود



* چند سال پیش با مامانم و چند نفر دیگه رفته بودیم تشییع جنازه خسرو شکیبایی….بعد مراسم که تو تالار وحدت بود داشتیم میومدیم بیروون که پرویز پرستویی از بغلمون رد شد مامانم یهو برگشت گفت eeeeeeeeeee خسرو شکیبایی….بیچاره همینجووری برگشت نگاموون کرد…کم مونده بود بگه اصلا میدونین چرا اومدین اینجا…



* نشستیم با فک و فامیل اسم فامیل بازی میکنیم

داییم میوه از ‘ی’ نوشته یه کیلو خیار..!!
هیچ جوریم زیر بار نمیره که قبول نیست.



* چند روز پیش کلاس فیزیک بودیم وسطای کلاس معلم گفت سرعت چند بوده منم فکرکردم میگه ساعت چنده ،وقتی کلاس ساکت بود من گفتم ۲۰ دقیقه به هفت

کل کلاس برگشتن منو نگاه کردن، بیچاره معلم هنگ کرده بود :

خنده بازار


* ترم اول دانشگاه یه روز کارتمو جا گذاشتم مامور جلوی در گفت خانوم کارتتون؟ گفتم:من کارتمو جا گذاشتمو الانم یه کلاس مهم دارم اگه بشه اجازه بدین برم داخل!گفت :اینجوری که نمیشه یه کارت کتابخونه ای چیزی که نشون بده شما مال اینجایی! منم بعد از کلی فکر گفتم : من هیچکدومه اینا رو ندارم آخه من نوام!!




* یه بار با بچه ها رفته بودیم مسافرت بعد نصف شب خوابم نمیبرد اومدم یه چنتا اس ام اس به دوستام بدم نصفه شبی بد خوابشون کنم یهو اس ام اس اب خوردی افتابه رو کجا گذاشتیو واسه بابام فرستادم تا اومدم گوشیو خاموش کنم که نره دیدم رفت بعد ۶٫۵ صبح دیدم یریز داره گوشیم زنگ میخوره منم تو خواب بیداری یهو دیدم شماره بابامه سریع گوشیو برداشتم دیدم بابام داره میگه دلم نیومد بزارم تشنه بخوابی بیدارت کردم بگم افتابه رو کجا گذاشتم :دی






* ما دانشجوی محیط زیست هستیم. تو کلاسمون دختری بود که خیلی شر بود و توی کلاس ها اینقدر تیکه می انداخت که همه ما از خنده ریسه می رفتیم…

یکی از کلاس هامون با استادی بود که خیلی سختگیر و اخمو بود و حتی همون دختر هم جرات تیکه انداختن نداشت.
استاد یک بار قفسی سر کلاس آورده بود و اون دختر یک کنفرانس ۵ دقیقه ای ارائه داد و استاد به اون دختر گفت به من بگو این چه حیوونیه؟ قفس با پارچه ای پوشانده شده بود و فقط پاهای حیوون دیده می شد. این دوست ما جواب داد من نمی تونم بگم چه حیوونیه باید جاهای دیگه ای از بدنشو ببینم.
استاد اخم کرد و گفت: نخیر از همین پاهاش باید بفهمی چه حیوونیه
دانشجو گفت: نمی دونم …و رفت نشست
استاد پرسید ببخشید خانم اسم شما چیه؟
اون هم بلند شد و پاچه های شلوارشو کشید بالا و گفت خودتون ببینید اسمم چیه

بهترین مطالب خنده دار

- شناسنامت رو بیار تمدید اعتبار بزن
- بابام داره میره کربلا -واجب یا عمره !!؟
- هر اونس طلا ۱۲۱۰ اونسه
- رفتیم فرودگاه سوار قطار شدیم رفتیم مشهد
کنترل نامحدود ! (کنترل نا محسوس
- خدا دعا کن که من یاد بگیرم !
عکسش رو توی روزنامه نوشته بود !(چاپ کرده بود
- سوال : شماره کفشت چنده ؟ جواب : لارجم
- این ۲تا سی دی رو بگیر از روش ۲تا پرینت بگیر ! (کپی
- گلها رو جلوی نور مستقیم کولر نذاریم
- دسته عکسه جمعی=عکسه دست جمعی
- از دروازه بان گرفتنش معلومه چه توپیه ! (از توپ گرفتنش معلومه چه دروازه بانیه
قیست قلبی !( ایست قلبی
- مفت یابل اباد ! ( مبل یافت اباد
کارت سوختمند هوش ! ( کارت هوشمند سوخت
- چولیس راه پالوس ! ( پلیس راه چالوس - مده و مکینه ! (مکه و مدینه)
- حرف به گوشش نده ! ( گوش به حرفش نده
- رفتم تو خونه ، اصلا فکرشو نمیکرم ، سگ به اون کوچیکی یهو گفت “پارس”
- علی جون یه زحمت بکش اون پنجره رو کم کن
- راستی بچه ات چند سالشه ؟ ” شش و نیم سالشه
- از استخر اومدیم بیرون از سرما داشتیم میترسیدیم ! (میلرزیدیم !
- توی ماشین در حال رانندگی : ”خیلی تشنمه ، بزن کنار یکم آبسردکن بخوریم
- رضا جون ضبط رو روشن کن ببینیم رادیو چی میگه
- من خیلی شعر بلدم ، اگه راست میگی بیا با هم مشاجره کنیم ! ( مشاعره !


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:سوتی خنده دار جدید,جدیدترین سوتی ها, :: 23:40 :: توسط : محمد

مرد بیکاری برای آبدارچی گری در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد. رئیس هیات مدیره با او مصاحبه کرد و نمونه کارش را پسندید.سرانجام به او گفت شما پذیرفته شده اید. آدرس ایمیل تان را بدهید تا فرم های استخدام را برای شما ارسال کنم.مرد جواب داد : متاسفانه من کامپیوتر شخصی و ایمیل ندارم.رئیس گفت امروزه کسی که ایمیل ندارد وجود خارجی ندارد و چنین کسی نیازی هم به شغل ندارد.

مرد در کمال ناامیدی آنجا را ترک کرد. نمی دانست با ده دلاری که در جیب داشت چه کند.تصمیم گرفت یک جعبه گوجه فرنگی خریده دم در منازل مردم ان را بفروشد. او ظرف چند ساعت سرمایه اش را دوبرابر کرد . به زودی یک گاری خرید. اندکی بعد یک کامیون کوچک و چندی بعد هم ناوگان توزیع مواد غذایی خود را به راه انداخت.

او دیگر مرد ثروتمند و معروفی شده بود. تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد. به یک نمایندگی بیمه رفت وسرویسی را انتخاب کرد. نماینده بیمه آدرس ایمیل او را خواست ولی مرد جواب داد ایمیل ندارم. نماینده بیمه با تعجب پرسید شما ایمیل ندارید ولی صاحب یکی از بزرگترین امپراتوریهای توزیع مواد غذایی در آمریکا هستید. تصورش را بکنید اگر ایمیل داشتید چه می شدید؟ مرد گفت احتمالا آبدارچی شرکت مایکروسافت بودم.

کوپ کن


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 18 بهمن 1398برچسب:آبدارچی شرکت مایکروسافت مطلب طنز,آبدارچی , :: 1:23 :: توسط : محمد

گاو ما ما می کرد
گوسفند بع بع می کرد
سگ واق واق می کرد
و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی
شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند.
موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلت می زند.
دیروز که حسنک با کبری چت می کرد . کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است.کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پتروس چت می کرد. پتروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت می کرد. پتروس دید که سد سوراخ شده اما انگشت او درد می کرد چون زیاد چت کرده بود. او نمی دانست که سد تا چند لحظه ی دیگر می شکند. پتروس در حال چت کردن غرق شد.

برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده بود . ریزعلی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت . ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در آورد . ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت. قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد . کبری و مسافران قطار مردند.
اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت. خانه مثل همیشه سوت و کور بود . الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او حتی مهمان خوانده هم ندارد. او حوصله ی مهمان ندارد. او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند.
او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد
او کلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد.
او آخرین بار که گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت . اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد به همین دلیل است که دیگر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد.


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:شوخی با داستان های دوران دبستان, :: 1:23 :: توسط : محمد

شما را گر شب یلدا بلنده

 

مرا لیست طلبکارا بلنده

 

از اول شانس و اقبالم کج افتاد

 

زمانه ناقلا با من لج افتاد

 

اگرچه بخت من چون شام تاره

 

در اون بالا ندارم یک ستاره

 

ولی هندونه ام در شام یلدا

 

سفیدیش بود چون شیر گاوا

 

انارم ترش و گردوهام پوچه

 

و چشمان زنم افسوس لوچه

 

بود آجیل تلخ و سیب ها کال

 

و قطعاً می شود وارونه ام فال

 

خلاصه در شب یلدای بنده

 

بود اوضاع و حالم باب خنده

 

اس ام اس شب یلدا


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:شعر طنز شب یلدا,شعر زیبا و مناسبتی, :: 23:43 :: توسط : محمد

روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه
خلاصه همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟
غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....
همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!
غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟

بقیه ادامه مطلب


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:غضنفر,جوک غضنفری,داستان خنده دار,داستان طنز خفن,داستان چیزدار, :: 4:32 :: توسط : محمد

خواب دیدم قیامت شده است.

...هرقومی را داخل چالهای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله ی ایرانیان.

خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما ایرانی ها اعتماد کرده نگهبان نگماردهاند؟»

بقیه ادامه مطلب


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:قیامت عبید زاکانی,داستان های عبید زاکانی, :: 4:32 :: توسط : محمد

هیچی پراید نمی شه  البته سمند رو هم دست کم نگیریم

متخصصین امربه علت بی عیب و کامل بودن این دو خودرو فقط اقدام به تغییر فرم چراغ جلو و عقب انها می کنند

تا حالا که همیشه  ما اینا رو پیش خرید کردیم اونم برای یه سال دیگه

حالا برای مقایسه چند تا ماشین خارجی رو هم میزاریم تا بفهمیم هیچی پراید نمی شه

چرا قیمت پراید به مرسدس بنز نزدیک می شود؟

ایمنی بی نظیر پراید

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت طنز

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت طنز

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت طنز

قابلیت منحصر به تغییر شکل جهت کاهش صدمات وارده از تصادف البته از این قابلیت جهت پارک خودرو می توان بهره برد

گفتنی است امتیاز این اختراع ثبت شده و منحصرا در اختیار شرکت مزبور است از متخصصین پژوهشگاه این شرکت کمال تشکر را داریم

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت طنز

نمونه ای دیگر واقعا بی نظیره

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت طنز

قابلیت باربری و وانت شدن

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت طنز

تحقیقات فنی برای موتور جایگزین در مدل های 132 و ال ایکس و سورن ودیگر مدل های جدید ادامه دارد اخرین عکس لو رفته از تیم تحقیقاتی مشترک دو شرکت به شرح زیر بوده است که از مزایای ان بی نیازی به سوخت ودوستدار محیط زیست و قدرت مانور بالا ذکر شده است

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت طنز

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت طنز

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت طنز

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت طنز

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت طنز

بالاخره بنز هم دست به پیشرفت زد و دربهای خفاشی رو از پراید دزدید و خودروهای خود را مجهز کرد.

داشتن جایگزین مناسب خودروهای بنز بجای پراید:

پراید ۱۴۱ : بنز ای ۲۰۰

پراید ۱۳۲  : بنز اس ال ۶۳ ای ام جی

پراید ۱۱۱  : بنز سی ال اس ۳۵۰

پراید صبا جی تی ایکس : بنز  S 65 AMG

در زیر چند نمونه اتومبیل های بی نظیرساخت وطن رو ذکر می کنم تا دیگه با دیدن چهار تا رولز رویز!! کف نکنن:
-قوطی با موتور پیکان
-پیکان با موتور پژو
-پژو با موتور پیکان
-پیکان با موتور پژو با بوق بنزی
-پژو با موتور پیکان با چراغ پرشیا
- و در آینده ای نزدیک : پیکان با موتور پراید با چراغ ۲۰۶ و بوق رولز رویز!!
ولی انصافا پیکان با موتور پژو اندازه ی فراری سریع می رفت ها! بی انصافی نکنیم

بهترین خودروهای جهان (مقایسه پراید و بنز)، سمند، خودر ملی، ایمنی، تصادف، فرق، تفاوت


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 12 بهمن 1398برچسب:مقایسه پراید و بنز,, :: 23:12 :: توسط : محمد

چکونه یک جواد خیابانی شویم(آخر خنده)

 

مثل ِ خیابانی شدن با وزن زیر صدکیلوگرم تقریبا محال است. اگر وزن شما زیر 100کیلوگرم است یا استعداد چاقی ندارید، همین‌جا این دستورالعمل را رها کنید و سراغ یک شغل دیگر بروید.

از جملات شبیه به هم پشت‌سرهم استفاده کنید. جوری که اعصاب برای کسی باقی نگذارید. مثلا بگویید: اسپانیا یه گل زده، داوید ویا هم زده، خیلی قشنگم زده، 5‌دقیقه پیشم زده!

وقتی تیم مورد علاقه‌تان ‌2بر‌صفر عقب است به بینندگان القا کنید که این تیم می‌تواند بازی را حتی ‌3بر‌صفر ببرد. چند تا ایشا‌ا‌... و ماشا‌ا... هم ضمیمه گزارش‌تان کنید.

باید به نحوی گزارش خود را تنطیم کنید که زمانی که گل به ثمر می‌رسد؛ شما مشغول توضیح یک موضوع کاملا بی‌ربط باشید. مثلا: جواد نکونام و مسعود شجاعی رو توی تصویر می‌بینیم، نکونام هم‌باشگاهی مسعود شجاعیه، یعنی شجاعی توی همون تیمی بازی می‌کنه که نکونام بازی می‌کنه، یعنی نکونام و شجاعی پیراهن یه تیم‌ رو تنشون می‌کنن با این فرق که نکونام هافبک اوساسوناست و شجاعی مهاجم، که بله حالا توپ توی دروازه می‌ره، داشتم می‌گفتم خدمت‌تون که شجاعی توی همون تیمی بازی می‌کنه که‌...

 برای خیابانی شدن باید دانش ریاضی بالایی داشته باشید. بدون اطلاعات ریاضی، محال است کسی جواد خیابانی شود. به عنوان مثال به این نمونه توجه کنید: ژاوی که پیراهن شماره‌6 رو پوشیده، پاس می‌ده به اتوئو که شماره‌9 رو پوشیده. نکته جالب اینه که اگه شماره‌6 انگلیسی که اتوئو پوشیده رو بر‌عکس کنیم، می‌شه شماره ژاوی. یعنی ژاوی شماره برعکس اتوئو رو می‌پوشه...

به هر بازیکنی که خوب بازی می‌کند؛ گیر بدهید و تا آخر بازی از او انتقاد کنید، ولی در عوض به یک بازیکن که خوب بازی نکرده؛ محبت کنید. یعنی خیلی محبت کنید. مثلا بگویید: آفرین بر علیرضا محمد. آفرین علیرضا. یک بار دیگه به صراحت می‌گم آفرین علیرضا محمد.

باید قادر باشید که جدول لیگ را به صورت لحظه‌ای به بینندگان اعلام کنید. مثلا جدول لیگ را در دقیقه‌ اول هفته اول، هی اعلام کنید. مثلا بگویید: تا این لحظه نتیجه بازی صفر‌بر‌صفره و با این تساوی استقلال با یک امتیاز و بدون گل زده در صدر جدول قرار گرفته و بقیه تیم‌ها با صفر‌امتیاز پشت‌سر استقلال قرار گرفتن.

لوازم‌ التحریر در این سبک، حرف اول را می‌زند. گزارش بدون خودکار و مداد در این سبک غیرممکن است. مثلا بگویید تا این لحظه بازی ‌3بر‌صفر در جریانه. ولی نه ... با خودکار ننویسید ... با مداد عدد‌ 3 رو بنویسید. حالا یه موقعیت... پاکن‌ها رو در بیارید... نه... گل نمی‌شه...

کلیه گل‌های مردود بازی را به حساب تیم‌ها بنویسید و در آخر بازی نتیجه درست را اعلام کنید. تعویض‌ها را اصلا نیازی نیست که اعلام کنید. به یاد داشته باشید که اگر بازیکنی تعویض شود. تا زمانی که شما متوجه نشوید، داخل زمین است و به بقیه پاس هم می‌دهد. دنیا را چه دیدید یه وقتی گل هم زد. مگر این‌که بازیکن تعویضی گل بزند و شما مجبور شوید که بگویید که مثل این‌که فلانی تعویض شده و جاشو به یه بازیکن دیگه داده که کارگردان بدسلیقه بازی این تعویض رو نشون نداد.

قدرت تعبیر و تفسیر خود را افزایش دهید. جوری لب‌خوانی کنید که خود بازیکنان هم توی کف بمانند: حالا مهدی مهدوی‌کیا به زمین می‌‌آد. وحید هاشمیان می‌آد و می‌گه خوش اومدی آقامهدی و بازوبند رو به بازوی مهدی می‌بنده. آفرین وحید. مهدی تشکر می‌کنه. وحید می‌گه قابلی نداشت. تو بزرگ و پیشکسوت این فوتبال ناب ایران هستی. مهدی هم دستش رو بالا می‌بره و می‌گه تو هم افتخار ایران هستی. آفرین وحید! آفرین مهدی!

به بازیکنان لقب بدهید. به یکی بگویید غزال تیزپا. به یکی بگویید پدر ورزش ایران. به همه بگویید جوان مودب و خوش‌اخلاق. به یکسری دیگر بگویید بازیکن ریزنقش. خلاصه هر چه دوست دارید بگویید.

افکارتان را تا جایی که می‌توانید فانتزی کنید. به عنوان مثال: تورس می‌فرسته روی دروازه ... جای خود تورس اون‌جا خالی بود که توپ رو بگیره و بزنه توی دروازه!

اطلاعات جغرافیایی خود را خیلی بالا ببرید: باران هم به شدت می‌وزه! طرفدارای مکزیک راه زیادی رو از مکزیک تا آفریقا اومدن‌، البته اگه از مکزیک اومده باشن! واقعا عجیبه که در تهران ما الان هوا گرمه، ولی در ‌آفریقا هوا سرده!

 

چکونه یک جواد خیابانی شویم(آخر خنده) سوتی ، گزارش،  گزارشگر، فوتبال، طنز، عکس، بیوگرافی


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 12 بهمن 1398برچسب:جواد خیابانی,شوخی طنز با جواد خیابانی,سوتی های جواد خیابانی, :: 23:12 :: توسط : محمد
درباره وبلاگ
به دلیل ترویج خنده در کشور هر گونه کپی برداری از این سایت مجاز میباشد و پیگرد قانونی هم ندارد.خوش بگذره.
طنز های اسفند ماه 90
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جوک کده و آدرس jok-kade.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.